مراسم نامزدی در ایل قشقائی
مادران و خواهران همیشه در ارزوی انند که این کلمه ی زیبا را با نام پسر یا برادر و دختر جوان خود مترادف بشنوند و به خود ببالند که جگر گوشه و امید و ارزوهایشان دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و با کامیابی و خوشبختی قرین و هم اغوش می گردد و ارزوهای مادری به حقیقت می پیوندد.
پس از اینکه در مجالس جشن و سرور و در هنگام حرکت ایل ،دختری مورد پسند مادر ،خواهر و پسر قرار می گرفت ،یا کلی بحث و جدال معمولی ،با جلب رضایت پسر ،مادر برای تفحص و گوشزد و نظر سنجی به خانه دختر مورد نظر رفته ،به مادر و فامیل و خانواده او ،این ماجرا و خواسته را مظرح می کرد.بعد چند تن از مردان مجرب در این مورد که حرفهایشان مورد قبول همگان بود ،تحت عنوان"سوجی" یا مجری به خانه پدر و برادران دختر خاطی رفته ،ضمن تشریح موقعیت مالی،اجتماعی و خلق و خوی ،و سوابق خانواده ،نقاط قوت ان خانواده را بازگو می کنند.البته در گذشته هنر سوارکاری،شکار و شجاعت پسر بر همه معیارها ارجحیت داشت که امروزه در ایل قشقایی این پارامترها کمتر مورد ارزیابی قرار می گیرند و در پی این حرف و حدیثا سعی بر گرفتن جواب مثبت از خانواده دختر هستند که در اکثر اوقات سوجی با دست پر به خانه بر میگردید.
البته جواب مثبت یا منفی پدر یا نزدیکان دختر تقریبا دو سه ماهی به طول می کشد که در این مدت خانواده دختر با کلیه اعضای خانواده و سایر نزدیکان پدر و مادر دختر مشورت می کردند.
پس از سپری شدن مدت مورد توافق طرفین ،در صورت مثبت بودن جواب ،با شوق و ذوق مراسم نامزدی به مرحله ی اخر می رسد، و از طرف مادر و خواهران داماد قطعه ایی طلا و لباس گرانبها در یک چمدان و یا بقچه با شیرینی و میوه به خانه ی عروس می برند که نشان نامزدی می باشد و از ان به بعد رفت و امدها بیشتر شده و داماد و عروس اینده با هم در ارتباط هستند که البته در گذشته این روابط خیلی ناچیز بود و خیلی به ندرت اتفاق می افتاد که پسر و دختر قبل از مراسم عقد و عروسی به صورت تنها با هم در ارتباط باشند ولی امروزه همزمان با مدرنیته شدن زندگی و گسترش ارتباطات ایل قشقایی هم از این فرهنگ متاثر شده و از حالت سنتی و محدود به سمت غربی سوق پیدا کرده است.البته اینجانب با مقایساتی که به صورت عینی ملاحظه نمودم روابط نامزدی قدیمی را اصلا مناسب نمیبینم .پس از اشنایی و رفت و امدهای در طرف به رفع نقایص و طرح برنامه های مکمل عروسی می پردازند
در بین طوایف ایل طایفه شش بلوکی گاهی میزان شیربها یا باشلق را کمرشکن و غیر قابل تحمل در نظر میگیرندو از یک صد راس دام و چند اسب و شتر و پول و طلای چند میلیونی فراتر رفته و خانواده داماد را با مشکلات مالی روبرو میکردند که بعضا خویشاوندان و نزدیکان داماد گوسفند و یا مبلغی را به عنوان کمک می پردازند و گاهی این کمک ها ی دوستان و خویشاوندان از میزان مورد در خواست زیادتر می شود که این خود نیز به نوبه خود موجب سرافرازی می شد.
در ایل قشقایی برنامه عقد نسبت به جاهای دیگر کشور منحصر به فرد است چرا که در اگثر خانواده های ایل خانواده دختر اجازه عقد رسمی را به داماد نمی دهند و این کار خیر معمولا در مدت کوتاهی قبل از مراسم عروسی انجام میشد که این شیوه احتمالا تاثیر سوئی بر زندگی زناشوئی زوجین دارد چرا که تا قبل از عروسی دختر و پسر از نظر برخورد و با خلق و خوی همدیگر به معنای واقعی کلمه اشنا نیستند.
خوشبختانه با وجود این تعصب و اعتقادات موجود در ایل قشقایی طلاق اصلا در بین خانواده ها هیچ جایگاهی ندارد و طلاق نوعی سرافگندگی خانوادگی و خلاف شئون اجتماعی به شمار می امده است.
منبع: نگاهی به تاریخ و فرهنگ ایل قشقایی،کیامرث کیانی
تاریخچه فرش
تاریخچه هنر فرش
کلمه فرش یک لغت عربی است که به معنای
گستردن وپهن شدن است و شامل تمام زیراندازهایی چون قالی، گلیم، زیلو، جاجیم، پلاس،
حصیر و نمد می باشد.
کلمه قالی یک لغت ترکی است، که مخفف
قالین به معنای گستردن و پهن شدن است و شامل فرشی است که پرزدار باشد و با پنبه و
پشم و ابریشم و نقوش مختلف بافته شده است. سرآغاز هنر فرش بافی و چگونگی خلق و
تکامل این هنر هنوز مشخص نیست ولی با توجه به مدارک و شواهد به جای مانده از گذشته
مشخص می گردد که انسان در طی روزگاران گذشته به این فن دست یافت که چگونه می تواند
از شاخه های نرم و نازک درختان سبد، بوریا و حصیر ببافد و در این دوران پی به فن
ریسندگی و بافت برده است و توانست با انبوه الیاف پشم زیراندازهای نمدی نیز تهیه
کند و بر آن شد تا این فن را گسترده تر کند و با ادغام سبد بافی و ریسندگی هنرهایی
چون جاجیم بافی، پلاس بافی و گلیم بافی را به دست آورد و در حالت تکامل یافته تر
آن پی به عمل گره زدن برد و هنر قالی بافی راخلق کردند.
برای شناخت دوران قالی بافی از شواهد
گوناگونی کمک گرفته می شود و از آن جمله می توان از آثار به جا مانده، تصاویر کتب،
نقل و قول های موجود در کتب مختلف در این مورد یاری گرفت و بدین نتیجه می توان
رسید که هنر فرش دو دوره مختلف را پشت سر گذارده است .
دوران قبل از اسلام یا عهد باستان*
*دوران پس از اسلام یا عهد اسلامی
*تاریخچه قالی بافی قبل از اسلام
باستان شناسان با توجه به آثار به دست آمده از دوران های مختلف برای فرش ها و دست بافته های ایرانی قدمت 2500 ساله را تعیین کرده اند. قدیمی ترین نمونه فرش به دست آمده در جهان قالیچه ای است به طول 2 متر و عرض 1.83 متر و ضخامت 3 میلی متر که در هر سانتی متر مربع آن 36 گره وجود دارد. این دست بافت قدیمی ترین فرش گره دار شناخته شده است که در سال 1326 ه . ش ( 1947 م ) در منطقه سیبری روسیه، در دره اکتائی در ناحیه ای به نام پازیریک در 80 کیلومتری مرز مغولستان و 200 کیلومتری جنوب شرقی پی اسیک در گور یخ زده یکی از فرمانروایان سکایی در داخل یک تابوت توسط پروفسور رودنکو کشف گردید که به نظر می رسد به عنوان زین اسب از آن استفاده شده است.
طرح این فرش به نسبت قدمت آن بسیار
پیشرفته می باشد، حاشیه این فرش از 5 بخش تشکیل شده است. قسمت بیرونی حاشیه آن،
نقش تکراری کوچکی از جانوری افسانه ای و بالدار است و پس از آن مردانی اسب سوار و
مردانی پیاده به همراه اسبانشان که یک در میان در حال حرکتند و در حاشیه سوم گل
های چهار گوش آشوری و در حاشیه چهارم نقش یک ردیف گوزن خال دار به چشم می خورد و
در آخرین حاشیه شاهد حیوانات افسانه ای بال دار می باشیم و متن آن از گل های چهار
پر به صورت واگیره پر شده است .
جنس پرز این فرش پشم و رنگ های به کار
رفته قرمز، سبز، آبی، نارنجی و نوعی سبز متمایل به آبی می باشد. گره به کار رفته
متقارن یا ترکی در 5/6 سانتی متر با رج شمار 26 می باشد. این فرش پس از ترمیم در
موزه آرمیتاژ لنینگراد ( سن پطرز بورگ ) روسیه نگهداری می شود. با توجه به نقش های روی
این فرش که شبیه نقوش حجاری های تخت جمشید است و جزء نقوش اصیل هخامنشی است.
کارشناسان این فرش را ایرانی می دانند و معتقدند این فرش از هنرهای مادها ومادها(خراسان قدیم) می باشد
شواهد تاریخی نشان دهنده این نکته است
که قالی بافی در زمان ساسانیان نیز رایج بوده به طوری که در یک سالنامه چینی به
نام " سویی" مربوط به سال های 590 تا 611 م از کالاها و قالی های ایرانی یاد کرده است.
برای نمونه از فرش های این دوره می توان
از فرش بهارستان ( بهار خسرو یا زمستان ) نام برد که ابعاد آن 90 * 90 پا بوده و
مساحت 400 متر مربع و مواد به کار رفته در این فرش از نوع عالی و گران قیمتی بوده
و شامل ابریشم، زر و سیم و جواهرات می باشد که با توجه به مساحت آن وزن آن حدود 20
تن تخمین زده شده است و طرح و نقشه آن نشان دهنده باغی در چهار فصل می باشد که در قصر
مدائن در کاخ تیسفون در زمان پادشاهی خسرو پرویز ( خسرو انوشیروان ) گسترده شده است.
*تاریخچه قالیبافی بعد ازاسلام
متاسفانه بر اثر فرسایش تدریجی مواد،
نمونه ای از آثار قالی بافی ایرانی در دست نیست، از این رو باید از روی نقاشی های
کتب مختلف و به جای مانده به بررسی قالی ایرانی قبل از قرن دهم هجری بپردازیم .
آثار به جای مانده گواه آن است که در
دوران اسلامی در ایران کارگاه هایی در ایران فعال بودند و قالی بافی در ایران رواج
داشته به طوریکه در کتاب " حدود العالم من المشرق الی الغرب " درباره قالی بافی در
فارس مطالبی آمده است. یک قرن پس از این کتاب یک مورخ به نام مقدسی در مورد قالی
های منطقه قائنات و ارزش آنها مطالبی را عنوان کرده است. مورخ دیگری به نام یعقوبی
در مورد فرش های منطقه آذربایجان گزارش می دهد و از رواج این هنر در این منطقه یاد
می کند.
صد سال پس از این مطالب مورخی حبشی به
نام ابن بطوطه در سفرنامه اش از فرش های سبز رنگی که در استان اصفهان در شهرستان
های " ایزه " و " دیزج " بر سر راه عابرین گسترده می شده یاد
می کند.
ناصر خسرو در یکی از سفرهایش به خراسان
یادداشت می کند که در تمامی استان خراسان همه نوع زیراندازی بافته می شود و کارگاه
های متعددی در این مورد وجود دارد .
همچنین ابن خلدون در مورد هدایایی که از
منطقه طبرستان ( مازندران ) برای دربار خلفای شام و بغداد، فرستاده می شده و شامل
کالاهای گران قیمت و قالی های نفیس بوده است مطالبی را یاد کرده است. از همین
یادداشت های پراکنده موجود در کتب تاریخی به خوبی مشخص می شود که در قرون اولیه
اسلامی قالی بافی، در ایران رواج کامل داشته و اغلب به دست روستائیان و قبایل
انجام می گرفته است و در نواحی تبریز، اصفهان، مشهد، کاشان، بیجار، اراک، ترکمن و
یا روستا های اطراف آن هم اکنون نیز بیشترین و اصیل ترین قالی ها را این مناطق
دارا هستند .
در زمان پادشاهان سلجوقی فرش های ناحیه
ترکیه شهرت بسیاری داشت و شامل طرح های هندسی و اشکال مشابه و طرح های هشت گوش و
برنجی و بیضی شکل با حاشیه های کتیبه ای خط کوفی با رنگ های قرمز، زرد، آبی ( تیره
و روشن ) رواج بسیاری داشته اند. هم اکنون اکثر این آثار در موزه استانبول قرار
دارند
پس از حمله مغول به آسیای غربی به ویژه
حکومت در ایران هنر فرش بافی و کلیه هنرهای دیگر به حالت رکود و توقف رسید و تمامی
هنرمندان از ترس جانشان در مناطق گمنام پراکنده شدند و به فعالیت های بسیار محدود
پرداختند. اما پس از اسلام آوردن حکام مغول ارزش هنر بالا رفت و به کارهای هنری
توجه بیشتری شد و هنرهایی مانند مینیاتور، تذهیب، قالی بافی در دوره تیموریان مجددا
شکوفا شد. از فرش های این دوره اثری در دست نیست و فقط در نقوش به جا مانده از
مینیاتورها می توان به نوع طراحی و نقوش قالی های این دوره پی برد که دارای طرح
های هندسی و اشکال کتیبه ای به خط کوفی بوده است. این تصاویر در شاهنامه دموت در
قرن نهم موجود می باشند.
در زمان صفویان که پس از تیموریان ظهور
کردند بنا به شواهد به جای مانده نفیس ترین و عالی ترین فرش های ایرانی در این
دوره بافته شده است و این امر را باید مدیون توجه پادشاهان صفویه به هنر در تمام
جوانبش به ویژه هنر فرش بافی و طراحی فرش دانست. پادشاهان صفویه همگی توجه خاصی
بدین امر داشتند اما شاه اسماعیل صفوی و شاه عباس از دیگر پادشاهان در این زمینه
پیشی گرفتند به طوری که در طراحی و نقوش فرش خود شخصا دستی داشتند و ابتکاراتی را
در طراحی فرش به آن ها به ویژه شاه عباس نسبت می دهند و گل های شاه عباسی موجود در
فرش متعلق به این دوره می باشد. طراحی فرش در این دوره تحت تاثیر مینیاتور و تذهیب
بوده و طرح ها از حالت شکل های هندسی و شکسته به حالت گردان و پیچ در آمده است.
یکی دیگر از ابتکارات این دوره طرح های تزئینی شکل های گیاهی است که از برگ های
نخل گرفته شده است و دارای غنچه های متعددی می باشد و بکارگیری فراوان اسلیمی ها و
ابداع اسلیمی ها و ختایی های گوناگون در این دوره بسیار مشاهده شده است.
اصیل ترین نام های ترکی همراه با معنی فارسی(سری دوم)
آتیق: جسور
آتیجی: تیر انداز ماهر
آدلی: نامدار
آرتون: جدی
آرکان: فراوان
آرغین: پاک شده
ارکین: ازاد
آکتای: شبیه رنگ سفید
آیما: به خود امدن
آرامان: سمبل پاکی
اوتال: صاحب نام
ایلقار: عهد و پیمان
ایشیق: نور
آداش: همنام
آلیشان: شعله ور
آنیل: معروف
اصلان: شیر
آخار: جاری
بیاض: کاملا سفید
پاشا: فرمانده کل قوا در ارتش عثمانی
تاشان: خروشان
توراج: نام پرنده
چالیش: نبرد
چالار: تیز،سوزان
سالداش: صخره
ساواش: جنگ
قارتال: شاهین،عقاب
هایدی: زرنگ،چابک
قیزلر ایچین ترکی آد:
اسی: فایده
آلاز: اتش
آلار: شفق
ال سو: به رنگ گل سرخ
آی تک: مهسا
آشقین: عبور کننده
آق بوجاق: گردن بلورین
آی چین: برای ماه
آکشین: دختری با بدن سفید
اؤزلم: هسرت
اُستون: برتر ،والا
آلاگوز: شهلا
آلا یاناق: سرخ گونه
آی تکین: مثل ماه
آی ائوز: ماهرخ
بیلگین: دانا
بیرجه: یگانه
تا ی سیز: یکتا
دنیز: دریا
دویگو: احساس
سون آی: اخرین ماه
ساچلی: دارای موهای دراز
فیدان: غنچه،شکوفه
کَلَبک: پروانه
گول شنک: گل شاد
ماوی: آبی،نیلی
سانلی: معروف
درس سوم :اشنایی با کلمات در ترکی قشقایی (قسمت اول)
اغاچ: درخت،چوب
الاز: شعله
انلام: معنی
اند(انت): سوگند،قسم
الاه: خدا
انا: مادر
ارا: فاصلهازل: خصوصی،مخصوص
ایشیک: چراغ،روشنایی
ایش: کار
ایشجی: کارگر
ایراک: دور
او: خانه
اوی کو: داستان
باغیشلاماک: بخشیدن
بیردن: به طور ناگهانی
بابا: بابا،پدر
باجی: خواهر
باتی: غرب،کشورهای غربی
باشلاماک: شروع کردن
پای: سهم
بیلگی: اطلاعات،دانش
چابا: تلاش،کوشش
چوخ(چوک): زیاد
دوروم: وضعیت
دویگو: احساس،حس
دوغو: شرق،خاور
دغوم: تولد
دغوم گئ نی: روز تولد
سیچان: موش
سوی: نژاد،قوم
سوی لی: اصیل،نجیب
قارغیش: نفرین،لعنت
قارداش: برادر
کوفور: فحش،ناسزا
گنه: دوباره،از نو
گیز: سر،رمز
گیز له مک: مخفی کردن،پنهان کردن
گوی(گئوک): اسمان،سما
گئوچ: نیرو،زور
گئوچ لی: قوی،تنومند
گری: عقب
یارار: سود،فایده
یاپماک: ساختن،انجام دادن
یالان: دروغ
یالانجی: دروغگو
یاغ: روغن
یاغلاماک: روغن زدن
یاغیش: باران،بارش
یاشام: زندگی
یاشام یئری: محل زندگی
یالاماک: لیسیدن
یانلیز: تنها
یاپیشماک: چسبیدن
یانگین: اتش سوزی
خوراکیها و غذاهای ویژه در ایل قشقایی(قشقایی ترک لرینین ازل یمک لری)
بنده هم بر حسب وظیفه خود را بر ان داشتم که چنتا از غذاها و خوردنیهای منحصر به فرد که تا جایی که بررسی کردم فقط ویژه ایل متمدن قشقایی هست را خدمت شما خوانندگان عزیز معرفی کنم.امیدوارم که بتونم انها را به صورت گویا برای شما توصیف کنم.البته انتظار دارم که شما عزیزان هرگونه نقص در مفهوم را به خوبی با دادن نظر خوبتان اصلاح کنید.
1) اغوز و بولاما: این غذا که بیشتر به عنوان صبحانه میل می شود با جوشاندن شیر دامهای تازه زا که به خاطر وجود پروتئین بالای این نوع شیر در اثر حرارت منعقد می شودو حالت قالب به خود می گیرد، و با خرما صبحانه کامل و مقوی محسوب می شود.
2) الا سیخ: این کباب که معمولا گوشت بره و بعضا بزغاله را به صورت کنجه های ریز در می اورند و بر روی زغال طبخ می کنند و بعد از اینکه گوشتها تا حدودی پختند یه لایه نازک چربی هم بر روی سیخ می کشند که طعم و کیفیت ان را دو چندان می کند.البته من فکر کنم بیشتر عزیزانی که خودشان پرورش دهنده گوسفند بودند تجربه الا سیخ را دارند.
3) بچ خروس سویی: به ابگوشت جوجه خروسهای جوان که به صورت ارگانیک پرورش داده شدند را در می گیرد که این ابگوشت بیشتر جنبه خواص درمانی داشت بخصوص برای زود ترمیم شدن شکستگی ها و زخم ها
4) بریش لیک: این غذای فوق العاده خوشمزه که ترکیبات ان را شکر،روغن ترجیحا روغن حیوانی یا به قول ترکها (اری یاغ) ،بعضی داروهای محلی که گرم مزاج هستند که البته فکر کنم یکیش به صورت عامیانه گرم دارمانی بهش میگویند را تشکیل میدهد.بریشلیک را بیشتر خانمهای تازه زایمان کرده جهت تقویت نیروی از دست داده مصرف میکنند .البته مصارف غیر از این هم دارد.
5) بز قئورما: این یکی از غذاهایی است که طرافدار زیادی در بین مردم ایل قشقایی دارد.بز قئورمه با سرخ گردن گوشت بره و یا بزغاله که معمولا با چربی خود گوشت طبخ می شود بدست می اید و خیلی هم غذای خوشمزه و سنگینی است.
6) چوکه لیک خرما:ماست تهیه شده را با یک صافی مخصوص تبدیل به لور (ماست چکیده )می کنند و ان را با افزودن مقداری اب کمی رقیق می کنند و با خرما که حسابی هم خوردن دارد میل میکند.این خوراکی بیشتر در استانه بهار که شیر و فراورده های ان در ایل وعشایر زیاد بود خیلی مصرف می شود.
7) کل گوش: کل گوش به دوغ تازه که به صورت کامل در حال جوشیدن است را در داخل یک ظرف میریزند و با افزودن مقداری کره ،ان را با نان محلی(تیری)خوب مخلوط میکنند و به راحتی یک غذای سالم و لذیذ بدست میاد.
8) حلوای ترکی (ترکی حالوا) :این محجون فوق العاده خوشمزه از خرما،روغن،ترجیحا روغن دنبه،ارد ،عصاره داروهای گیاهی از جمله هل،میخک،ککلیک اوتی و...که عصاره گیاهان ذکر شده را به خمیر اضافه می کنند و بعدش حسابی بهم میزنند. سپس خمیر که تا حدودی هم سفت شده را حرارت میدند و در نهایت خرما را بهش اضافه میکنند و در اخر کار هم با هاون خوب میکوبند تا کاملا بهم بچسبند.البته این حلوا بیشتر در مراسم ختم و فاتحه خوانی مصرف دارد و بعضا هم به عنوان یک خوراکی کاملا مقوی استفاده می شود.
9) ماسافا: ماسافه یکی از مخصوص ترین و لذیذ ترین غذایی است که بنده شخصا میل کردم و تا انجایی که می دانم یکی از پرطرافدارین خوردنیها در بین مردم عزیز ایل قشقایی است.این غذا ترکیبی از دوغ تازه که جوشیده شده،برنج،انواع دانه های حبوبات،طعم دهنده های گیاهی که ریشکک یکی از اونها می باشد و کله و پاچه که بیشتر در فصل بهار خیلی مصرف دارد .من بعید میدونم در بین اهالی ایل قشقایی کسی باشد که حداقل برای یک بار ماسافه نخورده باشد.
10) یاغلی تاپی:این خوردنی که تهیه ان هم حسابی برای خانمهای ایل زحمت دارد به این صورت است که بعد از تهیه خمیر ،انها را به قرصهای بزرگی در میاورند و به نان های کوچک و ضخیم تبدیل می کنند و سپس با افزودن کره حیوانی خوب با دست زیر و رو میکنند و یک غذای مقوی از اب در می اید.این اواخر به یاغلی تاپی دوستان ،پیتزای ترکی هم میگفتند که بیشتر جنبه طنز داشت.من خودم شخصا این غذا را توصیه نمیکنم،چون به دلیل روغن حیوانی که در اینجا مصرف میشود باعث بالا رفتن کلسترول خون می شود و در پی ان مشکلات قلبی و عروقی ظاهر می شود.
البته غذاهای زیادی هست که بیشتر در ایل قشقایی مصرف می شود و همان طور که خودتون می دونید از شیر و فراورده های ان خوراکی های زیادی بدست می اید که امیدوارم شما عزیزان اینها را به صورت کامل برای ما توضیح دهید
عشایر
در یک صد سال گذشته ،دگرگونی های بزرگی در جهان پدید امده است که چهره ی ین سیاره و به ویژه جماعت های انسانی ان را به گونه یبی سابقه ایی دگر گون کرده است،به طور کلی می توان گفت که در یک سده ی گذشته جماعت های شهری و روستایی در مسیر پیشرفت افتاده اند ،اما اجتماعات عشایری از نظر نظام اقتصادی و شیوه یتولیدی و فرهنگی کم و بیش در جا زده اندو حضور سیاسی انان به تدریج محدود شده است.سازمان سیاسی انان فرو پاشیده و بساری از انها به شهرها و روستاها مهاجرت کرده و کوچ نشینی راترک نموده اند.اکنون سال هاست که محیط عشایر به تمدن شهرنشینی تغییر یافته است،دیر یا زود ،رفته رفته دیگر از زندگی عشایری و بیایان گردی و خانمان به دوشی انها اثری باقی نمی ماند.در حقیقت یکجا نشینی ،تیر خلاص عشایر کوچ رو محسوب می شود.
به جاست که برای حفظ پیشینه و تاریخ گذشته های انها که خود بخش مهمی از تاریخ اجتماعی ایران است ،به جمع اوری سوابق و پیشینه های این طبقه از اجتماع ایران همت خرج بدیم و نگذاریم تاریخ و گذشته های انها به راحتی به فراموشی سپرده شود.ایل بزرگ قشقایی که یکی از بزرگترین گروه عشایر کوچ رو ایران است و در گذر زمان نقش مهمی در تاریخ کشور داشته است،به تلاش پژوهشگران بیشتری نیاز دارد تا تصویر روشنی از انان منعکس شود.
منبع:تاریخ اجتماعی و سیاسی ایل بزرگ قشقایی،گرداورنده:نوروز درداری(فولادی)